Powered By Blogger

Monday, 6 February 2012



او خانم وقت که میری همه دنیایی مه میره
تاقت و حوصله و تاب وتوانهایی مه میره
بنشین، بنشین لحضه کک ِتا که ترا سیر ببینم
گل امید خوده  روی نیکویی تو بچینم
تکیه بر کرسی قربانی میزد که می زیبد
من به پیش قدمت بهر گدایی بنیشینم

1 comment:

Shikofa said...

woooww what a beautiful poem, I like it